به گزارش مشرق، کانال تلگرامی «اندیشکده راهبردی تبیین» نوشت:
با نزدیک شدن به تاریخ برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، گمانهزنیها در مورد کابینۀ نامزدها افزایش یافته است. با توجه به اهمیت و جایگاه سیاست خارجی ایالات متحده در معادلات جهانی، بخشی مهمی از گمانهزنیها به وضعیت تیم اصلی شکلدهنده سیاست خارجۀ رئیسجمهور منتخب شامل معاون اول، وزیر امور خارجه، وزیر دفاع، رئیس آژانس مرکزی اطلاعات، مشاور امنیت ملی و وزیر خزانهداری کابینه اختصاص دارد. در سطحی خرد، اینکه چه کسانی تصدی این جایگاهها را برعهده داشته باشند، حائز اهمیت است؛ چراکه تصمیمات آمریکا در سیاست خارجه، برآیندی از اثرگذاری مقامات مذکور است. در این صورت، بررسی رویکرد گزینههای اصلی تصدی این جایگاهها نسبت به مسائل اصلی سیاست خارجه آمریکا (چین، روسیه و به طور خاص ایران) ضروری است.
وزارت امور خارجه
تاکنون گزینههای مختلفی برای تیم سیاست خارجه ترامپ درصورت پیروزی مطرح شده است. سه گزینه اصلی برای وزارت امور خارجه، مارک روبیو، سناتور ایالت فلوریدا، بیل هاگرتی، سناتور ایالت تنسی و ریچارد گرنل، مسئول امنیت ملی دورۀ نخست ریاستجمهوری ترامپ از سال ۲۰۲۰ هستند. لازم به ذکر است که از ریچارد گرنل به عنوان گزینه وزارت خزانهداری نیز صحبت شده است. شخص دیگری که از او در رسانهها توسط منابع مختلف نام برده شده است، سناتور نامآشنا و ضد ایرانی آرکانزاس، تام کاتن است. البته او برای تصدی این مقام یا جایگاه دیگری در تیم سیاست خارجه ترامپ، از اقبال پایینتری نسبت به سایرین برخوردار است؛ چراکه از جمله حامییان تداوم پشتیبانی مالی و نظامی از اوکراین بهشمار میرفته است. هرچند که سعی نموده در اظهارات اخیرش، موضع خود را به ترامپ کمی نزدیکتر نماید. این در حالی است که ترامپ و معاون اول او جی. دی. ونس از مخالفین ادامۀ جنگ میان روسیه و اوکراین هستند. اساساً مسئله روسیه، عامل بسیار مهمی است که جناح ترامپیست را از سایر جمهوریخواهان جدا میکند. روبیو و گرنل نیز جزو اقلیت سناتورهای جمهوریخواهی بودند که به طرح بسته کمک ۶۱ میلیارد دلاری به دلیل وجود کمک به اوکراین در این طرح رأی منفی دادند. علاوه بر افراد مذکور، از مایک پمپئو وزیر امور خارجه دورۀ نخست ترامپ نیز بهعنوان گزینه نام برده شده است و میتواند گزینه مجددی برای وزارت امور خارجه باشد. نقطه برجسته وزارت امور خارجه پمپئو در مورد ایران، تعیین ۱۲ شرط برای آغاز مذاکرات هستهای جدید با ایران بود که شامل مسائل غیرهستهای نیز میشد.
بهطورکلی در میان گزینههای مطرح شده -مخصوصاً روبیو و هارگتی- اتفاقنظر کاملی راجع به مواجهه با ایران دیده میشود. این گزینهها معتقد هستند که شیوۀ صحیح کنترل رفتارهای ایران ایجاد بازدارندگی نظامی در مقابل ایران در منطقه، استفاده از چماق بهجای هویج و بازگرداندن فشار تحریمی حداکثری است. رویکرد این افراد، بهخصوص مارک روبیو، اینگونه است که باید پاسخ هرگونه اقدام ایران یا گروههای شبهنظامی مورد حمایتش علیه نیروهای آمریکا را مستقیماً به ایران داد. آنها مبادلۀ زندانیان میان ایران و آمریکا و آزادسازی ۶ میلیارد دلار از پولهای بلوکهشده در زمان جو بایدن را بهشدت محکوم میکنند؛ زیرا ادعا میکنند ایران را در حمایت از آنچه آنها تروریسم میخوانند تقویت کرده است. آنها همچنین نسبت به اسرائیل موضع بهشدت حمایتگرایانهای دارند و معتقدند سیاستهای انتقادی و فشار دموکراتها و به طور خاص بایدن، منجر شده است که دست اسرائیل برای مقابله با ایران و شبهنظامیان بسته باشد.
وزارت دفاع
برای تصدی وزارت دفاع تاکنون سه نام مطرح شده است. از همه مهمتر، کریستوفر میلر، وزیر دفاع در دو ماه پایانی دورۀ نخست ترامپ است. شخص ترامپ نیز مستقیماٌ به این فرد در گفتگویی رادیویی به عنوان گزینۀ وزارت دفاع اشاره کرده است. او از کسانی بود که توانست ترامپ را قانع کند که به تأسیسات هستهای ایران حمله نکند تا جنگی میان دو کشور آغاز نگردد. با وجود اینکه میلر یک جمهوریخواه است؛ اما گفته میشود در مسائل نظامی و امنیتی، ایدئولوژیک و سیاسی تصمیم نمیگیرد. البریج کولبی، معاون وزیر دفاع در امور راهبرد و توسعه نیروها در دوره نخست ترامپ که حامی سرسخت مقابله با چین و مخالف کاهش نیروهای آمریکا در خاورمیانه است و همچنین رابرت اوبرایان، مشاور امنیت ملی ترامپ از ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱، گزینههای دیگری هستند که برای ورود به پنتاگون مطرح شدهاند. در این میان، اوبرایان شانس پایینتری دارد، چرا که همچون تام کاتن، موافق حمایت مالی-نظامی از اوکراین است و شیوۀ مواجهه بایدن با حمله روسیه را ستایش کرده است.
آژانس اطلاعات مرکزی (سیا)
در مورد تصدی ریاست آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) تاکنون دو نام مطرح شده است. جان رتکلیف، مسئول امنیت ملی در دوره نخست ترامپ از ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱ و کاش پتل، مشاور مسئول امنیت ملی و رئیس کارکنان وزارت دفاع در دوره نخست ترامپ است. رتکلیف نیز همچون سایر افرادی که نامشان پیشتر مطرح شد، از وفاداران به ترامپ و ایدۀ “اول آمریکا” است. او نیز همچون بسیاری از گزینههای مطرحشده برای تیم سیاست خارجه کابینۀ ترامپ، مخالف استفاده از هویج (مشوّق) برای تغییر رفتار ایران یا مدیریت تنش و هچنین مخالف آزادسازی ۶ میلیارد دلار پول بلوکهشده ایران طی مبادلۀ زندانیان بود. ازآنجاکه هر دو از وفاداران به ترامپ هستند، انتخاب آنها به ریاست سیا، قدرت ترامپ برای کنترل و هدایت این سازمان بهمراتب افزایش خواهد یافت و استقلال عمل سیا کاهش پیدا میکند.
مشاور امنیت ملی
گزینههای مطرحشده برای جایگاه مشاور امنیت ملی تقریباً همان افرادی هستند که برای وزارت امور خارجه و وزارت دفاع هم از آنان نام برده شده است. بیل هاگرتی و ریچارد گرنل که ممکن است وزرات امور خارجه را برعهده گیرند، از جمله اشخاصی هستند که احتمال دارد به عنوان مشاور امنیت ملی در کابینۀ ترامپ حضور پیدا کنند. از آنجا که ریچارد گرنل هم با ترامپ و هم با جمهوریخواهان سنتی رابطه نزدیکی دارد میتواند گزینه مناسبی برای هر دو جایگاه باشد. در میان گزینههای وزارت دفاع نیز از البریج کولبی و رابرت اوبرایان برای سمت مشاور امنیت ملی نام برده شده است.
وزارت خزانهداری
با توجه به این که سیاستهای اقتصادی و تجارت خارجی میتواند ابزار مهمی در منازعات میان قدرتها باشد، بررسی گزینههای احتمالی برای وزارت خزانهداری ضروری است. تاکنون چهار نام اصلی برای وزارت خزانهداری مطرح شده است: جیمی دیمن مدیر اجرایی جی پی مورگان، رابرت لایتزیر نماینده تجاری سابق ایالات متحده و نویسنده کتاب «هیچ تجارتی آزاد نیست»، استیو منوچین وزیر خزانهداری در دوره نخست ترامپ و جِی کلایتون رئیس سابق کمیسیون تبادلات ایالات متحده. در این میان میتوان گفت گزینه اصلی جیمی دیمن هست که شخص ترامپ نیز صراحتاً از او به عنوان وزیر احتمالی خزانهداری نام برده است و این دو حتی پس از پایان ریاست جمهوری ترامپ رابطه نزدیک خود با یکدیگر را حفظ کردهاند. تمامی این گزینهها – به خصوص رابرت لایتزیر- از حامیان جنگ تجاری با چین، افزایش تعرفه نه فقط بر کالاهای چینی بلکه بر کالای هر کشوری که آمریکا رابطه اقتصادی نامتوازنی با آن دارد و پیادهسازی ایده اول آمریکا و سیاستهای حمایتی در اقتصاد هستند. دو گزینۀ منوچین و لایتزیر میتوانند نقش مؤثری در بازگشت فشار تحریمی حداکثری علیه ایران داشته باشند؛ چراکه در دولت نخست ترامپ حضور پررنگی داشتند. از آنجا که دو گزینه دیگر تاکنون حضور علنی و قابلتوجهی در عرصۀ سیاست نداشتهاند، اظهارنظر خاصی راجع به ایران نداشتهاند؛ اما وفاداری آنها به ترامپ باعث میشود نظر چندان متفاوتی راجع به تحریم ایران نداشته باشند.
جمعبندی
نکتۀ مهم در مورد گزینههای احتمالی وزرا و اعضای کابینه، یکدستی آنها در مسائل اصلی داخلی و خارجی و وفاداری آنها به ترامپ و ایدههایش است. چنین یکدستی باعث میشود آنها نه فقط جمهوریخواه، بلکه ترامپیست باشند. هرچند این نکته در مورد سیاست خارجه بیش از سیاست داخلی صدق میکند؛ زیرا تفاوت میان ترامپیستهای درون حزب جمهوریخواه با سایر جمهوریخواهان در مسئلۀ نحوۀ مواجهه با روسیه و حمایت نظامی از اوکراین برجستهتر از سایر مسائل است.
تلاش ترامپ برای ایجاد کابینهای که اعضای فرادست و فرودست آن و حتی کارکنان کاخ سفید -که در پروژه ۲۰۲۵ مؤسسۀ هریتیج یا برنامه اف ترامپ در انتهای دوره نخستش بهوضوح مشخص است- با نظرات شخصی او هماهنگ باشند نشان میدهد او از اختلافنظرهای میان خود و اعضای کابینۀاش در دوره نخست ریاستجمهوری درسهای خوبی گرفته است و نمیخواهد همچون گذشته با مجموعهای از استعفاها یا برکناریها، روند دولت خود را مختل کند. این یعنی ترامپ در دوره دوم خود، دست بازتر و قدرت بیشتری برای اجرای ایدههایش خواهد داشت.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.